از مدیونی سلبریتی‌ها به فیلم کوتاه تا پزدادن مدیران با جوایز آن

از مدیونی سلبریتی‌ها به فیلم کوتاه تا پزدادن مدیران با جوایز آن

کارگردان‌های فیلم‌های اکران بهاریه ضمن بیان نکاتی درباره انتخاب داستان و روایت در این آثار، از لزوم تابوشکنی و طرح موضوعات متنوع‌تر در قالب فیلم کوتاه گفتند.

به گزارش آرت پیکو به نقل از جلسه گفتگوی برگزار شده در خبرگزاری مهر، از نوروز سال گذشته تاکنون در کنار اکران فیلم‌های بلند یک باکس کوچک و محدود اکران برای فیلم‌های کوتاه هم در نظر گرفته شده و آرزوی فیلمسازان فیلم کوتاه مبنی بر نمایش آثارشان را محقق کرده است.

اکران «بهاریه» عنوان بسته‌ای از فیلم‌های کوتاه است که از اسفندماه سال گذشته در سینماهای «هنر و تجربه» به نمایش گذاشته شده است.

در این بسته فیلم‌های «زونا» به کارگردانی طوفان نهان قدرتی، «مانیکور» ساخته آرمان فیاض، «خوابگردها» ساخته پویا نبی، «بدو رستم بدو» ساخته حسین ملایمی و «سیندرلا» به کارگردانی مهدی آقاجانی گنجانده شده است که اتفاقاً اغلب آنها دارای جوایز متعدد بین‌المللی هستند.

* از سال گذشته نمایش فیلم‌های کوتاه در سینماهای «هنر و تجربه» آغاز شد که نتیجه تلاش‌ها و اعتراض‌های فعالان این عرصه بود. شرایط اکران فیلم‌های کوتاه تا به امروز را چقدر راضی‌کننده می‌دانید؟

آرمان فیاض: هر فیلمسازی دوست دارد فیلمش به نمایش گذاشته شود و هر چقدر هم میزان مخاطبان اثرش بیشتر باشد خوشحال‌تر می‌شود. چند وقتی بود که نمایش فیلم‌های کوتاه به صورت جسته و گریخته آغاز شده بود ولی شکل منسجم‌تر و حرفه‌ای تر آن از نوروز سال گذشته شروع شد که جذابیت‌های بیشتری دارد و باعث شده است فیلمسازان این عرصه روی کار خودشان متمرکزتر شوند، تبلیغات بیشتری کنند و کمپین‌های مختلفی برای تماشای این آثار در شهرستان‌ها ایجاد شود.

باید توجه داشت که سینمای کوتاه یک جریان روشنفکری است و من فکر می‌کنم این شکل اکران برای فیلمسازان مطلوب و جذاب است که این امکان را به خیلی از فیلمسازان شایسته ما می‌دهد تا بتوانند در این مجموعه شاهد اکران آثارشان باشند در همین مسیر می‌توانند تماشاگران خیلی بیشتری به نسبت جشنواره‌ها داشته باشند؛ تماشاگران عامه‌ای که اتفاقاً علاقه‌مند به سینمای روشنفکری هستند ولی کارشان سینما و تئاتر نیست که برخورد آنها با فیلمساز و فیلم هم می‌تواند جذاب باشد.

پویا نبی: به نظرم یکی از بزرگترین دستاوردهای این نمایش‌های عمومی این است که همه به تماشای آثار کوتاه می‌نشینند در حالی که اکثر مخاطبان جشنواره فیلم کوتاه تهران یا جشنواره‌های تخصصی؛ دوستان و همکاران خودمان هستند از همین رو نمی‌توانیم روی تأثیری که این آثار روی آن‌ها گذاشته است، حساب کنیم. آنها به دلیل سابقه فیلمسازی و پیگیری سینما به شکل حرفه‌ای و بی واسطه ما را می‌شناسند و با پس زمینه‌ای به قضاوت فیلم‌ها می‌پردازند.

ولی نکته خوب این اکران‌ها این است که بخش مهمی از مخاطبان افرادی هستند که در رویدادهای فرهنگی حضور ندارند، بعضاً حتی تصادفی فیلم‌ها را می‌بینند و نظراتی که می‌دهند زلال‌تر است چون بدون هیچ پیش فرضی درباره فیلم‌ها صحبت می‌کنند و برایشان مهم نیست که فیلم به چند جشنواره رفته است، کارگردان را می‌شناسند یا نه و…. برخی همکامنت‌های جذاب و درستی می‌دهند به طوری که این نکات را حتی از خیلی از منتقدان و کارگردان‌های بنام هم نمی‌شنویم.

ما با تماشاگری رو به رو می‌شویم که نظرات جالب و حتی متناقض دارند که این نظرات می‌تواند بر آینده فیلمسازی یک فیلمساز تأثیر بگذارد از سوی دیگر جدای از برخی جشنواره‌ها، در کشور ما اکثر ایونت‌های فرهنگی در پایتخت خلاصه شده‌اند، در حالی که حتی در کشورهای کمتر توسعه یافته جشنواره‌هایی در شهرها و حتی روستاها برگزار می‌شود اما ما این امکان که آثار را به شهرستان‌ها ببریم، نداریم به طوری که در فضای مجازی و در دیدارهایی که در جشنواره‌ها اتفاق می‌افتد، علاقه‌مندانی که در شهرستان‌ها سکونت دارند، می‌گویند ما دوست داریم فیلم شما را ببینیم و حالا با اکران آثار کوتاه این امکان وجود دارد که فیلم‌ها در شهرستان‌های مختلف می‌روند.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

حسین ملایمی: تصور اشتباهی که وجود دارد این است که برخی ساخت فیلم کوتاه را سکوی پرشی برای ورود به عرصه فیلم بلند می‌دانند

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

حسین ملایمی: اکران آثار کوتاه اتفاق بسیار خوبی بود ضمن اینکه برای اولین بار است که یک انیمیشن به این شکل و به این سطح گسترده اکران می‌شود اما وجه اقتصادی این امر هم حائز اهمیت است. هرچند ما در جشنواره‌های مختلف خیلی از این فیلم‌ها را دیده‌ایم اما علاوه بر مخاطب فرهیخته باید مخاطب عام هم به سمت تماشای این آثار بیایند.

خوشبختانه فیلم‌های باکس «بهاریه» علاوه بر اینکه جوایز خوبی از جشنواره‌های مختلف در کارنامه دارند برای مخاطب هم جذاب هستند اما باید نحوه اکران این فیلم‌ها را با فیلم‌های بلند مقایسه کرد. برای مثال گفته می‌شود فیلم‌های کوتاه در حال «اکران» هستند اما باید به آمار فروش آنها هم نگاه کرد از سوی دیگر تصور اشتباهی که در این رابطه وجود دارد این است که برخی ساخت فیلم کوتاه را سکوی پرشی برای ورود به عرصه فیلم بلند می‌دانند. درست است که برای ورود به عرصه فیلم بلند بهتر است ابتدا فیلم کوتاه ساخت اما این امر به این معنا نیست که سازندگان آثار کوتاه به این عرصه به عنوان سکوی پرش نگاه می‌کنند.

بنابراین فکر می‌کنم اگر دوستان می‌خواهند که اکران فیلم کوتاه درآمدزا باشد که به نظرم این پتانسیل را دارد، باید حداقلی از امکانات تبلیغی و سینمایی را در اختیار این گونه سینما قرار بدهند برای مثال اگر همین الان هم به سایت سینماتیکت مراجعه کنید متوجه سالن‌ها و سانس‌های اختصاص یافته به فیلم‌های کوتاه و بلند می‌شوید من فکر می‌کنم از همین رو به نظرم بهتر است به صورت حرفه‌ای تر با اکران آثار کوتاه برخورد شود.

طوفان نهان قدرتی: اکران فیلم کوتاه سال‌ها آرزوی فعالان این عرصه بود و تمایل داشتند فیلم‌هایشان در وسعت بیشتری به نمایش گذاشته شود اما اکران آثار در گروه «هنر و تجربه» اصلاً کافی نیست چون این اتفاق در حداقل شرایط رخ می‌دهد در حالی که برچسب اکران عمومی بر بسته فیلم کوتاه می‌خورد برای مثال فیلم‌های کوتاه در سالن‌های اندک، در اسفناک‌ترین ساعات و بدون هیچ تبلیغاتی در حال نمایش هستند این موضوع نشان می‌دهد این کودکی که متولد شده است به یُمن دستگاه‌های متصل به خود، تنفس می‌کند سوال این است که چه حمایتی از مراکزی که وظیفه حمایت دارند، صورت می‌گیرد؟

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نهان قدرتی: اتفاق عجیب و غریبی است که فیلمی مانند «رحمان ۱۴۰۰» با ادعای داشتن مجوز در طلایی‌ترین اکران سال ۲۲ میلیارد تومان می‌فروشد و سپس توقیف می‌شود ولی آثار ما برای اکران از هزارتوهای مختلفی عبور می‌کند!

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نه بیلبوردی، نه حمایت خاصی و نه مجله‌ای در اختیار ماست که فیلم‌هایمان دیده شود اما ما خودمان تمام تلاشمان را می‌کنیم تا تماشاگر به سینما بیاوریم. اکران اتفاق خوب و نقطه اتصال تماشاگر با فیلم است اما تفاوت ما با سینمای بلند این است که ما هیچ کیسه‌ای برای اکران ندوخته‌ایم. مگر ما پنج نفری که این فیلم‌ها را ساخته‌ایم به دنبال پر شدن جیب‌هایمان بوده‌ایم؟ بلکه دوست داشته‌ایم که فیلم‌هایمان دیده شود.

اتفاق عجیب و غریبی است که فیلمی مانند «رحمان ۱۴۰۰» با ادعای داشتن مجوز در طلایی‌ترین اکران سال ۲۲ میلیارد تومان می‌فروشد و سپس توقیف می‌شود ولی آثار ما برای اکران از هزارتوهای مختلفی عبور می‌کند! برای مثال در آخرین روزهای اسفند پروانه نمایش فیلم «زونا» برای شهرستان‌ها صادر شد. باید همه بدانند اکران ما در چه شرایطی رخ می‌دهد و چقدر آثار ما محدود و بی بضاعت است آیا این به صورت سهوی رخ می‌دهد که فیلمی مانند «رحمان ۱۴۰۰» بعد از فروش آن‌چنانی توقیف می‌شود اما آثار ما که از سه ماه قبل برایش برنامه‌ریزی شده به این شکل اکران می‌شود؟ باید عنوان کنم صاحبان آثار کوتاه برای اکران به صورت هیاتی و برادرانه کار می‌کنند به طوری که هیچ تیم و ارگانی تا روزهای پیش از نمایش پای اکران نیامد، ما تنها بودیم، حالا هم تنها هستیم و روزانه موانع زیادی را از مقابل پاهایمان برمی‌داریم برای مثال تماشاگران بارها به ما گفته‌اند لینک خرید بلیت در سینماتیکت نیست و نمی‌توانیم بلیت را بخریم.

مهدی آقاجانی: جالب این است که ما آثارمان را با دردسرها و رنج‌هایی می‌سازیم، این پروسه تا آخرین مرحله ادامه دارد و در اکران هم درگیر آن هستیم. ضمن اینکه خنده دار است که برخی دوست دارند به تماشای آثار ما را بنشینند اما نمی‌توانند بلیت تهیه کنند.

* این مشکل ناشی از چیست؟

نهان قدرتی: قضیه به این شکل است که ابتدا سینماگر باید درخواست بدهد و سینماتیکت لینک خرید بلیت فیلم کوتاه را باز کند که این پروسه اصلاً هماهنگ نیست. در این مدت کوتاه من چندین بار به «هنر و تجربه» زنگ زدم و گفتم سایت برای خرید باز نمی‌شود و این موضوع نشانگر عدم هماهنگی است. چطور ساز و کاری که ۲ سال است در حال انجام است در این بخش هنوز مشکل دارد؟

نبی: حتی در مواردی دیده‌ایم که در سانس ما فیلم دیگری به نمایش گذاشته شده است.

نهان قدرتی: باید دید ملاک این تشخیص و تصمیم‌گیری کیست در حالی که سوبسید آن سینما برای اکران فیلم‌های کوتاه داده شده است اما به جای فیلم‌های ما، «رحمان ۱۴۰۰» را اکران کردند.

آقاجانی: جالب است که بگویم یکی از دوستان می‌گفت پکیج فیلم‌های کوتاه مانند یک فیلم بلند اپیزودیک است به طوری که مخاطبان پنج فیلم با فضاهای مختلف آشنا می‌شوند و اتفاق بسیار جذابی است بنابراین اگر اکران فیلم‌های کوتاه درست اطلاع رسانی شود می‌تواند تبدیل به یک جریان شود.

ملایمی: اکران فیلم کوتاه اصلاً می‌تواند تبدیل به چرخه اقتصادی شود اما در حال حاضر بسیاری از اکران فیلم کوتاه خبر ندارند. هرچند فرهنگ تماشای فیلم کوتاه در مردم جا افتاده است اما آنها از اکران این گونه سینمایی بی اطلاع هستند. این را هم باید عنوان کنم که در همه جای دنیا از فیلم کوتاه حمایت می‌شود که اگر این اتفاق در ایران هم رخ بدهد به چرخه اقتصادی سینما هم کمک می‌شود اما اعتقادی به ارتقای سلیقه سینمایی مردم وجود ندارد به همین دلیل به سینمادار هم ثابت نمی‌شود که فیلم کوتاه هم می‌تواند فروش داشته باشد.

* هرچند شما در صحبت‌هایتان به این موضوع اشاره می‌کنید که فیلم کوتاه می‌تواند گیشه داشته باشد اما به نظر می‌رسد چنین اعتقادی در سطح‌های بالای مدیریتی وجود ندارد.

آقاجانی: بله. ساز و کار از بالا مشکل دارد وقتی «هنر و تجربه» که بانی این امر است اعتقادی به این قضیه ندارد نمی‌شود از سینمادار انتظاری داشت ما احساس می‌کنیم که «هنر و تجربه» تنها به صورت ظاهری این کار را انجام می‌دهد وقتی متولی این امر این‌طوری با قضیه برخورد می‌کند ما انتظاری از سینمادار نداریم.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

ملایمی: در همه جای دنیا از فیلم کوتاه حمایت می‌شود که اگر این اتفاق در ایران هم رخ بدهد به چرخه اقتصادی سینما هم کمک می‌شود اما اعتقادی به ارتقای سلیقه سینمایی مردم وجود ندارد به همین دلیل به سینمادار هم ثابت نمی‌شود که فیلم کوتاه هم می‌تواند فروش داشته باشد

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نهان قدرتی: البته طوری برخورد شده است که سینمادار به خود اجازه می‌دهد فیلم دیگری را جایگزین فیلم ما کند.

* البته این موضوع در اکران فیلم‌های بلند هم دیده شده است.

ملایمی: مساله فروش در فیلم بلند بسیار مطرح است ولی ما باید به فیلم کوتاه اجازه بدهیم که جای خود را پیدا کند و فرهنگ تماشای فیلم کوتاه در مردم نهادینه شود آن موقع اگر نفروخت می‌توانیم بگوییم فیلم کوتاه موفق نیست. ضمن اینکه از سینمادار انتظاری نیست ولی وقتی فروش برای موسسه‌ای مانند «هنر و تجربه» اهمیت ندارد نمی‌شود از کسی انتظار داشت.

نبی: از ابتدا خط قرمز ما این بود که پکیج را به گونه‌ای بچینیم که تماشاگر راضی از سینما بیرون و حداقل از یک فیلم خوشش بیاید از همین رو به نظرم تنوع اکران بهاریه به نسبت دیگر اکران‌ها به شدت بالاست یعنی از انیمیشن گرفته تا فیلم کمدی و مینیمال در این پکیج وجود دارد از سوی دیگر به نظرم باید این تصور اشتباه که «فیلم کوتاه نمی‌فروشد و باید فیلم دیگری جایگزین شود»، تصحیح شود با مرور تاریخچه «هنر و تجربه» متوجه می‌شویم حجت الله ایوبی رییس اسبق سازمان سینمایی در پاریس زندگی می‌کرد و ایده راه اندازی «هنر و تجربه» را از همان جا گرفت. به این صورت که در آنجا دولت سینماتک هایی را برای نمایش برخی از فیلم‌ها اجاره می‌کرد و پول یک سال آنجا را می‌داد بنابراین آن سینما چه با یک نفر چه با صد نفر باید سر ساعت مقرر فیلم را به نمایش می‌گذاشت در ایران هم پول نمایش فیلم‌ها، قبل از اکران گرفته شده و گله‌ای که وجود دارد همین است.

در همه جای دنیا «ان‌جی‌او» های فرهنگی به صورت خودجوش و نه به صورت دولتی شکل می‌گیرد و سالن‌های سینمایی فیلم فرهنگی به نمایش می‌گذارند البته قبل از انقلاب این اتفاق در ایران هم افتاده بود اما حالا دولت متولی این امر است؛ «هنر و تجربه» یکی از زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی است و ساز و کار دولتی دارد بنابراین وقتی امری به صورت خودجوش انجام نمی‌شود باید توقع این موارد را هم داشت برای مثال در حال حاضر می‌بینیم که اصلاً برای فارابی مهم نیست فیلمی که می‌سازد می‌فروشد یا نه و بخش عمده‌ای از تولیدات فارابی شکست خورده است چون نگاه اقتصادی به آن وجود ندارد و تنها در انتهای سال می‌خواهند یک گزارش عملکرد بدهند.

* این در حالی است که در سال‌های اخیر آثار کوتاه در سطح بین‌المللی خوش درخشیده‌اند.

فیاض: بله حدود چهار پنج سالی می‌شود که فیلم‌های کوتاه ایران در دنیا جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌اند یعنی در فستیوال‌های مختلفی حضور داشته و جوایزی گرفته‌اند که همیشه برای آثار بلند یک آرزو بوده است به طوری که به جز دو سه فیلمساز هیچکدام از فیلم‌های بدنه سینما و حتی فیلم‌های هنری نتوانسته‌اند به چنین جشنواره‌هایی راه پیدا کنند. ما تقریباً هر سال یکی دو جایزه از جشنواره‌هایی که مورد پذیرش اسکار است، گرفته‌ایم.

فکر می‌کنم سینمای کوتاه ایران در خاورمیانه منحصر به فرد است وقتی یک سینما این جایگاه ویژه را در دنیا پیدا می‌کند و خیلی از جشنواره‌های بزرگ دنیا برای ایران یک فایل جداگانه باز و سینمای ایران را مرور می‌کنند باید قدر دانست. این جایگاه را بچه‌های فیلم کوتاه بدون هیچ حمایتی به دست آورده‌اند، حتی گاهی جلوی پایشان سنگ انداخته‌اند بنابراین «حمایت» حداقل‌ترین درخواستی است که بچه‌های فیلم کوتاه دارند، آنها می‌خواهند که یک شرایط حداقلی برای نمایش فیلم‌هایشان داشته باشند، فیلم کوتاه بدون هیچ تبلیغات و بدون هیچ سانس خوبی در حال اکران است و این نوع اکران تنها از سر باز کردن است.

* گویا همان حمایت‌های حداقلی هم که از بسته‌های دیگر فیلم کوتاه شده، در اکران بهاریه وجود نداشته، درست است؟

ملایمی: همان حمایت‌های بسیار اندکی که پیش از این گروه‌های قبلی شده از دوره ما دریغ شده است. دقیقاً از اکران بهاریه روند «هنر و تجربه» عوض شد به این صورت که یک سری هزینه‌های بسیار حداقلی برای سفر و تبلیغ به گروه‌های قبلی داده شده بود اما این هزینه‌ها با وجود اینکه قولش را داده بودند، از ما دریغ شد.

نهان قدرتی: ما به مرور متوجه شدیم حمایت‌هایی که از گروه‌های قبلی شده است به ما اختصاص پیدا نمی‌کند و این موضوع تلویحاً به ما گفته شد. وقتی شما خالی از هرگونه حمایت هستید مجبور می‌شوید به سراغ اسپانسر بروید از همین رو ما این شانس را داشتیم که حمایت یک شرکت پخش اینترنتی را داشته باشیم اینکه یک شرکت بخش خصوصی جرات کند به جای بخش دولتی وارد شود و خلا حضور را پر کند برای ما خیلی ارزش دارد چراکه این شرکت ما را نجات داد. ما نیاز به این دست از متولی‌ها داریم؛ متولی که جرات می‌کند، پشت فیلمساز می‌ایستد و غر نمی‌زند. باز این سوال پیش می‌آید که چه می‌شود چنین شرکتی پای کار می‌ایستد ولی کسی که این وظیفه را دارد کوتاهی می‌کند؟ من از همین جا به نمایندگی از همه بچه‌ها از این شرکت تشکر می‌کنم.

* نکته دیگری که درباره فیلم‌های کوتاه وجود دارد این است که غالباً تصور می‌شود این آثار بدون دردسر، رادیکال‌ترین موضوعات را تصویر می‌کنند اما متوجه شدیم فیلم شما در جشنواره فیلم کوتاه تهران دچار مشکل شده بود. درست است؟

فیاض: بله ابتدا فیلم من برای حضور جشنواره فیلم کوتاه تهران مجوز اکران نگرفت و دوستان من در انجمن سینمای جوان گفتند ارشاد فیلم را توقیف کرده است در حالی که ارشاد فیلم را توقیف نمی‌کند بلکه مجوز اکران نمی‌دهد. بعداً از سوی همان دوستان سینمای جوانان ایران منت سر من گذاشته و فیلم با سانسور در جشنواره فیلم کوتاه تهران اکران شد البته در جریان هم هستم که همان دوستانی بسیار ادعای حمایت از بچه‌های فیلم کوتاه را دارند به داوران گفته‌اند فیلم من و یک فیلم دیگر در جشنواره داوری نشود اما همین فیلم در اکران عمومی بدون حتی یک فریم سانسور مجوز گرفت یعنی هرچند برای اکران فیلم‌های دیگر همین باکس بهاریه مشکلاتی وجود داشت ولی روی «مانیکور» حتی یک فریم هم سانسور صورت نگرفت.

ماجرا این است که اعضای شورای پروانه نمایش همان اعضایی هستند که مجوز فیلم‌های جشنواره فیلم کوتاه را می‌دادند اما چطور می‌شود در جشنواره فیلم کوتاه که باید آسان‌تر گرفته شود چون مخاطب محدودتری دارد، فیلم آنقدر متلاشی می‌شود اما در اکران عمومی دچار هیچ تغییری نمی‌شود؟

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

آقاجانی: به نظرم حتی وقتی فیلمی به ارشاد می‌رود، اصلاً فیلم در آنجا دیده نمی‌شود یادم است برای «سیندرلا» که به ارشاد رفته بودیم به ما گفتند لباس خانم‌ها مشکل دارد در حالی که اصلاً در فیلم من هیچ زنی وجود ندارد. گویا ندیده فیلم‌ها را قضاوت می‌کنند

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

احتمالاً آن موقع «مانیکور» اصلاً به ارشاد نرفته است. گویا خودسانسوری وجود دارد ضمن اینکه برخی می‌ترسند صندلی‌هایشان دچار لغزش شود همین ترس در «هنر و تجربه» وجود دارد و بانیان آن می‌ترسند آثار کوتاه در اکران موفق نباشند به همین دلیل به این گونه سینمایی بودجه نمی‌دهند. قطعاً این مجموعه مخاطب‌های ویژه خود را دارد به این هم توجه کنید که مخاطب در طول این چند سال از این فیلم‌ها به واسطه موفقیت‌های بین‌المللی شان خبر شنیده است. ما به عنوان کشوری که مدعی فرهنگ و یک شیوه زندگی به خصوصی هستیم باید از فیلم‌های موفقمان، حمایت کنیم.

آقاجانی: به نظرم حتی وقتی فیلمی به ارشاد می‌رود، اصلاً فیلم در آنجا دیده نمی‌شود یادم است برای «سیندرلا» که به ارشاد رفته بودیم به ما گفتند لباس خانم‌ها مشکل دارد در حالی که اصلاً در فیلم من هیچ زنی وجود ندارد. گویا ندیده فیلم‌ها را قضاوت می‌کنند.

نهان قدرتی: جالب است که همین‌ها را درباره «سیندرلا» صورت جلسه و امضا کرده بودند. من هم در ساخت یک اثر سعی می‌کنم تمام مراحل قانونی را طی کنم اتفاقاً «زونا» از همان فیلم‌هایی بود که ارشاد به آن پروانه ساخت داد بود اما برای اکران برای من نوشتند «فیلم شما مردود است قابلیت اکران در سینماهای ایران را ندارد.» در حالی که در چندین فستیوال داخلی اجازه اکران گرفته بود. گویا سلیقه همه چیز را پیش می‌برد.

فیاض: دوستان ما در انجمن سینمای جوان هر موقع ما جایزه‌ای گرفته‌ایم با این جوایز پُز داده‌اند، ولی موقع داوری به داوران گفته‌اند فیلم را داوری نکنید!

نبی: مشکلی که وجود دارد این است که ما بعد از چهل سال هنوز آیین نامه مشخصی نداریم و این سلیقه است که کارها را جلو می‌برد. در همه جای دنیا خط قرمزها مشخص می‌شود اما در کشور ما هیچ‌وقت هیچ آیین‌نامه‌ای وجود نداشته که بدانیم چه چیزهایی را باید و چه چیزهایی را نباید رعایت کنیم. خیلی مضحک است که در ارشاد می‌گویند «فلان فیلم پروانه نگرفت و اصلاحیه خورد و درباره آن صحبت می‌کنیم»؛ «صحبت می‌کنیم» چه معنایی دارد؟

به نظرم این ماجرا از نگاه سلیقه‌ای نشأت می‌گیرد. نکته دیگر این است که ما یک سری تماشاگران سنتی داریم که به فیلم‌های طنز و پربازیگر اقبال نشان داده ولی اخیراً تماشاگران دیگری به سینمای ایران اضافه شده است که من به آنها «تماشاگران دهه هفتادی» می‌گویم؛ آنها هرچند نسل دانلود هستند، به خوبی زبان انگلیسی بلدند و فیلم‌های روز دنیا را دنبال می‌کنند اما نمی‌خواهند فیلم طنز ببینند. آنها به دنبال فیلم کوتاه خوب هستند و اگر واقعاً زمین بازی برابر تقسیم شود من ایمان دارم که فیلم‌های ما هم پرفروش می‌شود.

شروع اکران بهاریه با سیل و طوفان و… بود که روند خوبی را در اکران طی نکرد اما ادامه اکران‌ها خوب و جالب توجه بود. به نظر می‌رسد همان دهه هفتادی‌ها یک شبکه پیچیده اطلاعاتی دارند که همدیگر را از وجود فیلم‌های خوب باخبر و به یکدیگر توصیه می‌کنند که چه فیلم‌هایی ببینند واقعاً اگر ناوگان اکران درست باشد فیلم‌های ما هم به خوبی دیده می‌شوند.

* آقای فیاض هرچند «مانیکور» می‌خواهد یک خرافه و یک تعصب بیجا را به تصویر بکشد اما قصه‌ای که این خرافه را نقد می‌کند ممکن است با ذائقه همه قشرها تطابق نداشته باشد، به این مساله فکر کرده‌اید؟

آرمان فیاض: بله و البته در محافل مختلف دیده‌ام که برخی تندروها هم خیلی فیلم را دوست داشته‌اند. در نظر داشته باشیم که کشور ما دوجنسه‌ها را به رسمیت شناخته و برایشان این امکان را فراهم کرده است که بتوانند تحت معالجه قرار بگیرند و عمل کنند، در واقع در کشور ما این موضوع به‌عنوان یک بیماری شناخته می‌شود و قابل درمان است در حالی که در بسیاری از کشورهای اروپایی این اجازه وجود ندارد و این باعث شده است خیلی‌ها نسبت به فیلم من برخورد تندی نداشته باشند به طوری که تندروها و افراد مذهبی به من می‌گفتند تو در «مانیکور» مسأله‌ای را مطرح کردی که مساله ما هم هست.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

فیاض: باید یکی پیدا شود و این خط قرمزها را بیان کند، این تابوها را بشکند و درباره جهل صحبت کند. باید از یک جایی این موضوع شروع شود. فکر می‌کنم خط قرمز به معنای اشتباه در ذهن ما شکل گرفته و آنچه که ما دست به آن می‌زنیم همان خودسانسوری است

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

ضمن اینکه بحث من در این فیلم درباره تعصبی است که ریشه در خرافات دارد و من به آن خرافه نقد داشتم. آن ۲ نفری که در فیلم من هستند شرایط خاصی دارند برای مثال مرد قصه گرایش به خانم دیگری دارد که اتفاقاً سالم است بنابراین این موضوع نشان می‌دهد که ممکن است آن خانم دوجنسه و آن مرد شاید برای زندگی به روستا نرفته‌اند، شاید از جامعه قبلی خود که آن خانم را نپذیرفته است، فرار کرده‌اند. در هر صورت حرف ما این بود که این مساله حل شود.

* به تصویر کشیدن چنین داستان ملتهبی پا گذاشتن روی خط قرمزها نبود؟

فیاض: نه به هر حال باید یکی پیدا شود و این خط قرمزها را بیان کند، این تابوها را بشکند و درباره جهل صحبت کند. باید از یک جایی این موضوع شروع شود. فکر می‌کنم خط قرمز به معنای اشتباه در ذهن ما شکل گرفته و آنچه که ما دست به آن می‌زنیم همان خودسانسوری است.

دوجنسه بودن بیماری جسمی خدادادی است به طوری که حتی اسلام هم در این مورد مشکلی ندارد نکته دیگر این است که ما در این فیلم اصلاً رابطه آن مرد و آن خانم دوجنسه را موشکافی نمی‌کنیم و تنها می‌بینیم که این ۲ نفر به روستایی پناه برده‌اند، خود را زن و شوهر معرفی کرده‌اند و دیگر نمی‌دانیم چه زندگی‌ای دارند. درواقع بر عهده تماشاگر است که درباره زندگی آنها دست به تصور بزند چون مساله فیلم مواجهه با یک جهل و یک تعصب غلط است.

* در فیلم شما یک خانم هم دیده می‌شود که شاهد مصائب این ۲ کاراکتر است اما کارکرد او مشخص نمی‌شود حتی این تصور را به وجود می‌آورد که روح آن خانم دوجنسه است در حالی که یک دیالوگ بسیار کوچک دارد. چرا آن کاراکتر را در فیلم گنجاندید؟

فیاض: من فکر کردم از نظر داستانی، آن خانم علت خودکشی خانم دوجنسه بوده‌ است به این صورت که فرض می‌کنیم این دو کاراکتر خانم و مرد قصه به دنبال راهی بوده‌اند که با یکدیگر زندگی کنند اما بعد از مدتی مرد تمایل واقعی خود را یافته، یک زن دیگر در زندگی او پیدا و شاید همین موضوع باعث خودکشی این زن دوجنسه شده است.

درواقع می‌تواند یکی از علت‌های خودکشی زن در داستان باشد. ضمن اینکه به این هم خیلی فکر می‌کنم که کلاً وقتی قرار است قصه‌ای را روایت کنیم و برای آن نیاز به یک بدمن داریم نباید تمام جغرافیا را بد جلوه بدهیم از همین رو هرکسی به فراخور حال خود با سوژه برخورد می‌کند. بنابراین یک برداشت دیگر می‌تواند این باشد که آن خانم کسی بوده است که احتمالاً ماجرا را می‌دانسته و نگران آنها و حداقل نگران مرد بوده است.

* آقای نبی شما فیلمی ساخته‌اید که بیشتر به فرم تکیه دارد تا روایت قصه. نمی‌ترسیدید مخاطب با «خواب‌گردها» ارتباط برقرار نکند؟

پویا نبی: حدود سه سال پیش کتابی به نام «تفسیر خواب» خواندم که بخشی از آن نظریه جالبی داشت و این موضوع را بررسی می‌کرد که آنچه در زندگی حال خودمان تجربه می‌کنیم چقدر در خواب ریشه دارد. حتی کارگردان‌های خیلی قدر با همین نظریه، بازی و با همین فرضیه کار کرده‌اند از همین رو مباحثی مطرح شده در آن کتاب برایم جالب بود تا اینکه دوستی به نام پوریا شجاعی طرحی در همین راستا برایم آورد و به این فکر کردم که می‌شود فیلمنامه‌ای را ساخت که کمی رگه‌های فرمی بیشتری دارد.

واقعیت این است که اصلاً ابایی ندارم بگوییم «خواب گردها» بیشتر از اینکه داستان داشته باشد فرم و تکنیکال دارد. اصلاً از همان ابتدا این موضوع برایم مهم بود. چیزی که برایم خیلی مهم بود این بود که فیلمی بسازم که به معنای واقعی سینما باشد. از سوی دیگر من فکر می‌کنم مخاطبان فیلم کوتاه ماجرا را خاص تر نگاه می‌کنند و به فیلم‌هایی مثل «خوابگردها» نمی‌گویند «بد نبود» این‌جور فیلم‌ها صفر و صدی هستند یعنی مخاطبان یا آن را دوست دارند یا ندارند و حد وسطی ندارد. این فیلم با هر دیدگاه دیگری هم ساخته می‌شد دوباره همین قضاوت درباره آن می‌شد ضمن اینکه خیلی منتظر نبودم که بخش زیادی از آدم‌ها با آن درگیر شوند.

* آقای ملایمی به نظر می‌رسد ایده ساخت «بدو رستم بدو» را از یکی از آثار سروش رضایی گرفته‌اید. این‌طور نیست؟

حسین ملایمی: راستش خودم هم فکر می‌کردم چنین تصوری ایجاد شود ولی سیناپس این کار به عنوان پروپوزال پایان نامه دوره فوق لیسانس من در دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر در سال ۸۷ ثبت شده است و اساتید من، از جمله استاد راهنمای من آقای دکتر حسنایی کاملا در جریان آن هستند. در حالی که آقای رضایی سال ۸۸ تازه شروع به ساخت آثارش کرد. من سند و مدرک ثبت شده برای «بدو رستم بدو» دارم.

البته لازم به ذکر است که کلیت این داستان می‌تواند به ذهن هرکسی برسد؛ یعنی یک شخصیت مشهور از قدیم به زمان ما بیاید، منتها صحبت درباره جزئیات است که اگر دو اثر بیش از حد در جزییات به هم شبیه باشند مطمئناً یکی از روی دست فرد دیگری خوانده است اما این دو اثر در جزئیات بسیار متفاوت هستند.

ضمن اینکه من هیچگاه این همه زمان، هزینه، فشار و… نمی‌گذارم تا از کاری دیگر تقلید کنم. آن زمانی که کار آقای رضایی بیرون آمد پیش تولید کار من تقریباً تمام شده بود ولی به دلیل پروژه‌های دیگر مجبور بودم «بدو رستم بدو» را کنار بگذارم و بعد از چند سال به سراغش بروم البته حدس می‌زدم که این حرف‌ها درباره‌اش گفته شود ولی چاره‌ای نبود.

* نکته دیگر این است که این انیمیشن جوایز زیادی گرفته است در حالی که مسائلی که در آن مطرح می‌شود بیشتر به کشور ما مربوط می‌شود یعنی این بروکراسی اداری بیشتر شامل حال کشور خودمان است.

ملایمی: من به دلیل مشکل سربازی نمی‌توانستم از کشور خارج بشوم اما نماینده فیلم در چند فستیوال حضور داشته و عنوان می‌کند خارجی‌ها خیلی خوب از این اثر استقبال و با آن ارتباط برقرار می‌کنند ضمن اینکه فهمیدم خارجی‌ها بیش از آنکه ما فکر کنیم، متوجه آثار ما می‌شوند.

این فیلم در کشورهایی که به لحاظ بوروکراتیک به ما شباهت بیشتری داشتند، بیشتر درک شده است برای مثال در شرق اروپا، اروپای جنوبی، فرانسه، آمریکای جنوبی، هند و … بازخورد بهتری داشته است ولی در شمال اروپا اصلاً متوجه یک سری از مسائل فیلم نمی‌شدند. وقتی فیلم‌هایشان را هم نگاه کنید متوجه می‌شوید که انگار اصلاً دغدغه خاصی در آثارشان ندارند برای مثال ما شانس بسیار بالایی برای برنده شدن در جشنواره ورشو داشتیم چون باید تنها با ۴ فیلم انیمیشن رقابت می‌کردیم و اگر برنده می‌شدیم فیلممان به اسکار می‌رفت اما یکی از داوران این فستیوال از سوئد بود و به فیلم ما رأی نداد اگر فیلم‌های آن داور را نگاه کنید متوجه می‌شوید که در آثارش هیچ دغدغه‌ای را مطرح نمی‌کند برای مثال بزرگترین دغدغه‌ای که در فیلمش دارد این است که سیستم بازنشستگی در شهر استکهلم به برخی کمتر توجه می‌کند.

* البته این موضوع ناشی از سطح رفاه هر کشوری است.

ملایمی: دقیقاً. هرچند مشکلات زیادی داریم ولی این موارد باعث شده است برای ساخت فیلم سوژه‌های زیادی داشته باشیم.

* گویا ابتدا شعرهای انیمیشن را به انگلیسی ترجمه کرده بودید.

ملایمی: بله. من ابتدا هزینه زیادی کردم و یک مترجم شعرها را به شعر انگلیسی و شعر فرانسوی درآورد که شاید این کار اشتباه بود اما آن کسی که این کار را می‌کرد بسیار توانمند بود اما بعدها فهمیدم که مخاطب متوجه می‌شود که دیالوگ‌های «بدو رستم بدو» شعر است و نیازی نیست همان شعرها به صورت شعر به انگلیسی و فرانسوی ترجمه شود و بهتر است معنی آنها را زیرنویس کنیم. در نهایت هم خودم دست به ترجمه زدم و نتیجه بهتری هم گرفتیم.

* آقای نهان قدرتی شما در فیلم «زونا» به خیانت و تسلسل آن پرداخته‌اید که اتفاقاً کلیشه‌ای هم نیست، چرا این موضوع را انتخاب کردید؟

طوفان نهان قدرتی: وقتی می‌خواستم این فیلم را بسازم متوجه شدم قصه‌های مشابه زیادی وجود دارد ضمن اینکه من این فیلم را از روی یک پرونده واقعی ساختم. یعنی وقایعی که ما در این فیلم نشان دادیم پیش از این در شهر قم رخ داده بود البته این موضوع در تمام شهرها وجود دارد. من فکر می‌کنم هر اتفاقی که تکرار می‌شود به همان تعداد می‌شود درباره‌اش فیلم ساخت و از وجوه مختلف به آن پرداخت.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نهان قدرتی: دلم می‌خواست فیلم خودم را بسازم، احساس می‌کردم فیلمساز مستقلی که با پول خودش فیلم می‌سازد اجازه دارد برای افکار خودش تصمیم بگیرد و قطعاً فیلمش مخاطب خود را نیز خواهد داشت

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

در حین تحقیق برای ساخت این فیلم متوجه شدم این خیانت چقدر دنیای متنوع و روش‌های مختلفی دارد ولی وقتی وارد چارچوب خانواده می‌شود تبدیل به مساله می‌شود. فیلم «زونا» می‌تواند تبلور هابیل و قابیل مدرن باشد چراکه آدم‌ها با وجه‌های مختلف رو به روی هم قرار می‌گیرند در این فیلم هم می‌خواهیم ببینیم ۲ کاراکتر با ۲ گناه مشابه و ۲ موقعیت تقریباً مساوی چه برخوردی با هم خواهند داشت از همین رو سعی کردم ماجرا را زیاد در لایه‌های مختلف بررسی نکنم و قصه صادق، قابل فهم و بی رودربایستی را مطرح کنم. ضمن اینکه اصلاً نمی‌خواستم نگران این باشم که اگر این موضوع را مطرح کنم چه اتفاقی برای فیلم رخ می‌دهد.

دلم می‌خواست فیلم خودم را بسازم، احساس می‌کردم فیلمساز مستقلی که با پول خودش فیلم می‌سازد اجازه دارد برای افکار خودش تصمیم بگیرد و قطعاً فیلمش مخاطب خود را نیز خواهد داشت. البته فیلم به گذشت هم توجه می‌کند درواقع می‌خواهد بگوید وقتی ما آدم‌ها خودمان آغشته به اشتباهی هستیم نباید درباره زندگی دیگران تصمیم بگیریم و قضاوت کنیم، اجازه نداریم درباره کسی که در موقعیت ماست به واسطه اینکه به او سلطه داریم، تصمیم بگیریم از همین رو سعی کردم نگاهی به گذشته حتی در بدترین شرایط داشته باشم.

* البته به وجوه فنی فیلم هم به خوبی توجه کرده بودید.

نهان قدرتی: دل می‌خواست فیلمم مصداق واقعی سینمای کوتاه باشد ضمن اینکه تلاش می‌کردم از چارچوب فیلم کوتاه خارج نشوم. در عین حال هم دوست داشتم «زونا» دریچه کوچکی برای نشان دادن سینما به معنای واقعی کلمه باشد.

* آقای آقاجانی هرچند «سیندرلا» المان‌های سینمای عامه پسند را دارد اما گویا شما بیشتر در پی این بودید که به محتوا تکیه داشته باشید.

مهدی آقاجانی: بله. اصولاً تصور غالب این است که استفاده از موسیقی پاپ در فیلمی به معنای این است که آن فیلم «در پیت» و سطحی است. هرچند خودم درگیر محتوا بودم ولی بستر یک مراسم عروسی را برای فیلم انتخاب کردم چون دوست داشتم از متریال عامه‌پسند استفاده کنم اما در نهایت محتوایی را ارائه بدهم که خودم دوست دارم. در «سیندرلا» یکی از دغدغه‌هایم حرکت در این مسیر بود اینکه ببینم چقدر می‌توانم مخاطب عام و خاص را کنار هم بگذارم.

* فکر می‌کنید دریافت مخاطب از فیلمتان چیست؟

آقاجانی: خیلی وقت‌ها در جشنواره‌های مختلف افرادی حضور پیدا می‌کنند که از صنف فیلمسازان هستند، با گاردی به تماشای فیلم‌ها می‌نشینند و مدام فیلم‌ها را با هم مقایسه می‌کنند ولی وقتی یک اثر به صورت مستقل دیده شود متوجه می‌شوی که مخاطب با دغدغه‌های تو ارتباط برقرار کرده است. از همین رو باید عنوان کنم برخی از مخاطبان می‌گویند ما مجموعه از تضادها را در فیلم تو دیدیم، مثلاً تقابل نسل‌ها، تظاهر به خوشحالی و… بنابراین این برایم جذاب است که مخاطبان این موضوع را به من می‌گویند چون یکی از دغدغه‌هایم همین تضادهایی بود که در جامعه وجود دارد، تضاد طبقاتی و نسل و …

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نهان‌قدرتی: یادمان نرود که بخشی زیادی از این سلبریتی ها از طریق فیلم‌های کوتاه به سینما معرفی شدند و بسیاری از آنها مدیون سینمای کوتاه هستند به همین دلیل به نظرم این حمایت باید به صورت بالقوه در آنها باشد

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

* در پایان اگر نکته‌ای دارید، بفرمائید.

نهان قدرتی: برخی از ما می‌پرسند سلبریتی ها از گروه‌های قبل اکران فیلم کوتاه حمایت کرده بودند اما چرا از اکران بهاریه حمایت نکرده‌اند؟ باید بگویم من علاقه ندارم کسی را ترغیب و مجاب کنم که از ما حمایت کند چرا که همان هنرمندان هم به نوعی مخاطبان ما هستند.

به نظرم هنرمندان در حوزه‌های مختلف باید یاد بگیرند که از همکاران خود حمایت کنند، یادمان نرود که بخشی زیادی از این سلبریتی ها از طریق فیلم‌های کوتاه به سینما معرفی شدند و بسیاری از آنها مدیون سینمای کوتاه هستند به همین دلیل به نظرم این حمایت باید به صورت بالقوه در آنها باشد و خودشان خودجوش این کار را انجام دهند. جذاب نیست که ما به هنرمندان بگوییم از ما حمایت کنید و آن‌ها دست به این کار بزنند. این حمایت به شکل مالی نیست که ما با افراد مذاکره کنیم تا به دست بیاوریم با همه این اوصاف جامعه فیلم کوتاه خیلی از ما حمایت کرد که دوست دارم هنرمندان سینمای بلند هم یاد بگیرند و در مدل‌های خود حمایت کنند.

نبی: برخلاف اینکه فیلم کوتاه افتخارات زیادی را به ارمغان آورده است ولی هیچ موقع رسانه‌های رسمی آنچنان که باید به آن نپرداخته‌اند. فیلم کوتاه باید بیش از این در سبد رسانه‌ها قرار بگیرد چون بسیار مدیوم جدی است و افرادی که در این عرصه کار می‌کنند بسیار جدی به این مقوله نگاه می‌کنند اگر این امر صورت بگیرد، عیار برخی از رسانه‌هایی که خودشان را متولی فیلم کوتاه می‌دانند، نیز مشخص می‌شود.

ملایمی: درخواستم از فیلمسازان این است که هم خودشان به تماشای فیلم‌های کوتاه بنشینند هم دیگران را ترغیب به این کار کنند چراکه ممکن است نوبت آنها هم برسد و فیلم آنها هم اکران شود. ما در ابتدای راه اکران هستیم و اگر این روند ادامه پیدا کند کسی که فیلم خوب می‌سازد می‌تواند به درآمد خوبی برسد و ساخت فیلم کوتاه دیگر یک کار دلی و رفاقتی نباشد.

آقاجانی: من احساس می‌کنم تماشای فیلم‌ها در حال تبدیل شدن به یک حرکت لاکچری است اما در این میان مخاطبان کم کم روش‌های مختلفی را برای تماشای فیلم‌ها انتخاب می‌کنند و فیلم کوتاه رشد و پرورش بیشتری پیدا می‌کند. آینده می‌تواند برای فیلم کوتاه و زمان‌های کمتر باشد بنابراین باید بیشتر قدر این حوزه را بدانیم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید!

دسته بندی مقالات

دعوت به همکاری

مجله آرت پیکو (کتاب هنر و فناوری) از تمامی علاقه‌مندان و صاحبان قلم برای ارسال مطالب مفید و مرتبط دعوت به همکاری می‌نماید تا مقالات را با نام ایشان منتشر سازد. ما تمامی افراد جامعه به خصوص هنرمندان، دانشمندان، دانشجویان و دانش‌آموزان را صاحبان این رسانه می‌دانیم.